چای تلخ
۱۱ بهمن ۱۳۹۳
مرد درون آينه لب نداشت
تماشا ميكني
نميتواني حرف بزني، بهجاي حرفزدن بوسه ميزني
بلند نشو، از رختخوابت، بلند نشو، اسماعيل!
حرف كه ميزني گريهام ميگيرد كه چرا حرف نميتواني بزني.
اسماعيل
رضا براهني
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر