۲۵ خرداد ۱۴۰۲

سوخاری نایتز

 دیشب که اون بالا بودیم و صدای یواش موزیک بود و تو داشتی از غذات به سگ‌ها میدادی، آسمون پر از رعد و برق رو نگاه می‌کردم.
یه قلپ کوکا، یه رعد و برق.
یه قارچ سوخاری، یه رعد و برق.
اون سیب‌زمینی شل‌ها تو سس، یه رعد و برق.
شاید تتوی جدیدم طرح یه رعد باشه.

شاید وقتی برگشتم.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر